English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1392 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
honey comb U خانه خانه کردن
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
dishouse U بی خانه کردن
to bring to ruin U خانه خراب کردن
graticule U چهار خانه کردن
keep house U خانه داری کردن
To rent(lease) a house. U خانه ای رااجاره کردن
to do up U خانه خراب کردن
upholster U مبلمان کردن خانه
housekeep U خانه داری کردن
houseclean U خانه راتمیز کردن
to keep house U خانه داری کردن
houseclean U خانه تکانی کردن
paged U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
To collect (pack)the household goods. U اسباب خانه را جمع کردن
pages U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
to repair the roof U بام [خانه] را تعمیر کردن
page U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
move in U به خانه تازه اسباب کشی کردن
have over <idiom> U شخصی را به خانه خود دعوت کردن
To vacate a house. U خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
to go away U ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
to go to U ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
roommates U هم خانه
her house U خانه اش
roommate U هم خانه
cellulated U خانه خانه
pied-a-terre U خانه
pieds-a-terre U خانه
her house U خانه ان زن
domicile U خانه
dwelling U خانه
pigeon-holes U خانه
pigeon-hole U خانه
houseless U بی خانه
socket خانه
pigeon hole U خانه
sockets U خانه
i was under his roof U در خانه
dwellings U خانه
materfamilias U زن خانه
home U خانه
double-fronted U خانه دو در
domiciles U خانه
homes U خانه
checkered U خانه خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
lar U خانه
rooms U خانه
within doors U در خانه
lodges U خانه
lodged U خانه
lodge U خانه
furnace house U خانه
houses U خانه
shack U خانه
shacks U خانه
houseroom U جا در خانه
lares U خانه
house U خانه
housed U خانه
cell U خانه
quarterage U خانه
room U خانه
cellular U خانه خانه
tersellated U خانه خانه
cloisonne U خانه خانه
honeycomb U خانه خانه
honeycombs U خانه خانه
alveolate U خانه خانه
door to door U خانه به خانه
housing U خانه ها
door-to-door U خانه به خانه
cells U خانه
tannage U دباغ خانه
manageresses U زن خانه دار
statehouses U خانه ملت
housekeepers U خانه دار
three doors of U سه خانه انسوتر
opposite the house U مقابل خانه
onstead U خانه با متعلقات
bindery U صحاف خانه
opposite the house U روبروی خانه
the house over the way U خانه روبرو
housekeeper U خانه دار
onstead U خانه رعیتی
farm house U خانه رعیتی
teahouse U قهوه خانه
teahouse U چای خانه
statehouse U خانه ملت
telephone station U تلفن خانه
tan yard U دباغ خانه
thrift U خانه داری
manageress U زن خانه دار
farmhouse U خانه رعیتی
farmhouses U خانه رعیتی
powerhouses U موتور خانه
powerhouse U موتور خانه
freemasons hall U فراموش خانه
tea house U قهوه خانه
lake0dwelling U خانه دریاچهای
closeting U صندوق خانه
closets U صندوق خانه
convalescent home U نقاهت خانه
luft U خانه فرار
lupanar U فاحشه خانه
lupanar U جنده خانه
majordomo U بزرگتر خانه
registry U دفتر خانه
coffeehouse U قهوه خانه
coffee shop U قهوه خانه
closeted U صندوق خانه
closet U صندوق خانه
landloper U خانه بدوش
landlouper U خانه بدوش
delivery to the home U تحویل در خانه
square U خانه شطرنج
to leave word in the house U در خانه سپردن
dacha U خانه ییلاقی
custom house U گمرک خانه
digging U خانه منزل
to get the key of the street U بی خانه بودن
economical U خانه دار
coffee room U خوارک خانه
coffee house U قهوه خانه
coach house U درشکه خانه
registries U دفتر خانه
squared U خانه شطرنج
squares U خانه شطرنج
squaring U خانه شطرنج
cabana U خانه کوچک
mistress of the house U بانوی خانه
butler pantry U ابدار خانه
brick yard U اجرپز خانه
bordel U فاحشه خانه
bookbindery U صحاف خانه
camera obscura U تاریک خانه
materfamilias U بانوی خانه
coach house U کالسکه خانه
chop house U خوراک خانه
chequer U خانه شطرنج
mansion house U خانه ارباب
chancery U دفتر خانه
caserne U سرباز خانه
housekeeping U خانه داری
domicile U مقر خانه
domiciles U مقر خانه
materfamilas U بانوی خانه
notbility U خانه داری
systems house U خانه سیستم ها
maisonettes U خانه کوچک
ranch house U خانه یک اشکوبه
cottage U خانه روستایی
cottages U خانه روستایی
house of ill repute U جنده خانه
bordello [American E] U جنده خانه
maisonette U خانه کوچک
furniture U اثاث خانه
secretariate U دبیر خانه
hermitage U خانه زاهد
pump house U تلمبه خانه
pumping station U تلمبه خانه
pumping ststion U تلمبه خانه
alveolus U شش خانه حبابچه
active cell U خانه کاری
safe house U خانه امن
departments U وزارت خانه
department U وزارت خانه
house of ill repute U فاحشه خانه
bordello [American E] U فاحشه خانه
houseboat U خانه قایقی
houseboats U خانه قایقی
observatory U رصد خانه
observatories U رصد خانه
robe de chambre U لباس خانه
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
2لب آب
2لب آب
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com